Cestvs وارد اولین مسابقه خود در مدرسه آموزش گلادیاتور برده می شود. اگرچه او متوجه می شود که حریفش بهترین دوست اوست، گیج می شود، اما در مسابقه برنده می شود و حریفش درجا کشته می شود. به گفته مربی او ظفر، بازنده ها آینده ای ندارند. "هر بار که شما برنده شوید، حریف شما خواهد مرد. شما عملا یک قاتل هستید!" سستوس با تمام غم و غصه و خشمش که در مشت هایش گره کرده بود، زنده می ماند، زیرا مخالفان قدرتمند یکی پس از دیگری سد راه او می شوند و همچنین سایه نرون، پنجمین امپراتور امپراتوری روم. آیا Cestvs بدون هیچ راه دیگری برای تأمین آزادی او می تواند آینده او را تصاحب کند؟!